بانوی کربلا
به نام او که هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
ای همت گرفته حجاب از لقای صبر
پیدا بود ز صبر تو سر بقای صبر
از مادر و برادر و جد و پدر توست
میراث عصمت و شرف و کیمیای صبر
خورشید برج عصمتی و بانوی بهشت
ای زینب ای ملیکه دار البقای صبر
بنوشته بر صحیفه رخسار انورت
دست خدای ترجمه آیه های صبر
از قدر و جاه مریم و سارا و آسیه
یزدان فزود قدر تو را در جزای صبر
بگذشته از طواف حرم همره حسین
رفتی به سوی کربلا پا به پای صبر
دشمن شکست خورد ز نیروی صبر
تو آری بود همیشه ظفر در قفای صبر
کدی خراب کاخ جفای یزید را
در شام و کوفه تا بگرفتی لوای صبر
هر درد جانگداز که بر خاطرت نشست
کردی دوا به داروی جهد و دوای صبر